داستان آبیدیک

on loan

ɑn lon


فارسی

1 عمومی:: بعنوان‌ وام‌، بط‌ور قرض‌ یا قرضه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): on loan (from someone or something) [of possession] temporarily granted by someone or some group. • This lovely painting is on loan from the Kimble Museum for the rest of the year.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code